«لغت نامه دهخدا»
[اِ] (ع مص) حرام گردانیدن. || حرام گردانیدن زن بتطلیق او. (منتهی الارب). || در گناه انداختن. بگناه افکندن. در بزه افکندن. || مضطر گردانیدن. (منتهی الارب). مُلجأ گردانیدن. بیچاره گردانیدن. || تنگ کردن. || محتاج کردن.