«لغت نامه دهخدا»
[شْ / شِ] (ص مرکب) آنکه شناوری داند. آنکه معرفت بسباحت دارد. سباح. شناگر. (فرهنگ اسدی) : کسی کاندر آب است و آب آشناست از آب ار چو آتش بترسد رواست. ابوشکور.