«لغت نامه دهخدا»
[اَ مَ] (اِخ) (طرخونچی...) او یکی از صدر اعظم های دورهء سلطان محمد رابع است و از مردم ماط ارناودستان است آنگاه که باسلامبول رفت داخل سرای همایون شد و وقتی که موسی آغا سلحدار شهریاری بایالت مصر منصوب گردید او بخدمت موسی آغا پیوست و در 1058 ه . ق. کتخدای احمدپاشا هزار پاره شد و آنگاه که هزار پاره را اعدام کردند بجستجوی احمدپاشا طرخونچی نیز برآمدند و او بحمایت شیخ الاسلام افندی جان بسلامت برد و سپس بحکومت دیاربکر منصوب شد و در عزیمت بدانسوی تأخیر کرد و ولایت مصر بدو تفویض کردند و مدتی در مصر حکومت راند و آنگاه که معزول شد برای محاسبات معوقه عبدالرحمان پاشا مدتی او را تضییق و حبس کرد و صدراعظم کورجی محمدپاشا پس از اهانت ها و تحقیرها که نسبت به او روا داشت وی را بسالونیک نفی کرد و در 1062 او را به اسلامبول خواستند و مسند صدارت به وی سپردند و او وزیری عاقل و مدبّر و غیور بود و چون وی درصدد اصلاح احوال مالیه و ملکیه برآمد کسانی که منافع شخصیه شان ازین تشبثات سکته دار شد با القاءات او را در 1063 عزل و سپس بکشتند. مدت صدارت وی نه ماه و نیم بود. (قاموس الاعلام).