«لغت نامه دهخدا»
[ژَ / ژِ] (ن مف / نف) آمیزه. (برهان). || شاعر و موزون. (برهان). || مرکب، مقابل بسیط. (بهار عجم). || (اِمص) آمیغ. صحبت. آرمیدن با. آمیزش با جفت. - آمیژه مو؛ دومو.