«لغت نامه دهخدا»
[اَ] (اِخ) نام ایزدی در آئین ایرانیان باستان. در اوستا اَشی وَنگوهی و در پهلوی اَرت آمده، کلمهء ونگهو صفت است بمعنی نیک و خوب. کلمهء مرکب مزبور بمعنی اشی نیک است و آن در پهلوی بصور اَرشَش وَنگ و اَشَش وَنگ و اَرشوش ونگ و معمو بصورت اَشیش وَنگ آمده است که همه بمعنی اشی نیک است. ارت یا ارد نیز پهلوی است که در فارسی باقی مانده. در لغت نامه ها اَرد و آراد و آرد هر سه یاد شده است. در گاتها و دیگر بخشهای اوستا، ارت (اشی) گاه اسم مجرد است بمعنی توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و بهره و گاهی اسم خاص ایزدی که نگهبان مال و خواسته و دارائی است. اسم این فرشته در گاتها یاد شده است. وی مانند سفندارمذ، اناهید و چیستا (فرشتهء دانش) مؤنث شناخته شده. در جهان مادّی مال و جلال و خوشی دینداران از پرتو وجود اوست و در جهان مینوی و روز واپسین، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت بیاری او انجام شود. در تفسیر پهلوی، در توضیح یسنای 60 بند 4 کلمهء اشی (ارت) را چنین تفسیر کرده اند: «توانگری که از درستکاری و رستگاریست». دارمستتر از بندهش بزرگ نقل کند(1): «ارت ایزد خانهء بهشتی است. بهتر است که او را اَهلیش وَنگ بنامند، برخی نیز او را اشیش ونگ مینامند، او بفر و شکوه خانه می افزاید. زیرا هرکه بدیگران چیزی بدهد همان چیز افزوده و بزرگتر شده بخانهء وی بازگردد، همچنین ارت پاسبان گنجینهء پارسایان است چه بهشت بمنزلهء خانه ایست که از جواهر ساخته شده باشد و گفته اند که سراسر جهان مادّی بدون دین آهورا به اندازهء خانهء یک مرد پارسا ارزش ندارد». در یسنای 34 بند 12 آمده: «چه چیز است آیین تو؟ چه را خواستاری؟ چه ستایش، چه پرستش؟ ای مزدا ما را بیاگاهان، تا بشنوند که چه پاداشی اشی خواهد بخشید، بواسطهء اشا (راستی) راه نیک و هومن (منش نیک) را بما بیاموز». در اوستا بین اشی و سروش رابطه ای مشهود است (چنانکه در یسنای 43 بند 12، یسنای 27 بند 6 و غیره). نگهبانی روز بیست وپنجم هر ماه با ایزد ارت است. در یسنای 16 بند 6 ارت در ردیف فرشتگان سی روز ماه نام برده شده است همچنین در دو سیروزهء کوچک و بزرگ نام او آمده است. در بندهشن فصل 27 بند 24 آمده است که اقسام بهارها، گلهای مخصوص ارت میباشند. پارِندی (در پهلوی: پارند بمعنی فراوانی و نعمت) از یاران و همراهان این ایزد است. در اوستا «ارت یشت» بنام ایزد ارت (ارد) است. در برهان آمده: ارد بکسر اول، نام فرشته ایست که موکل بر دین و مذهب است و تدبیر و مصالح روز ارد که بیست وپنجم از هر ماه شمسی است بدو تعلق دارد - انتهی. || (اِ) چون ایزد مزبور نگهبان روز بیست وپنجم هر ماه شمسی است، این روز را بنام او ارد خوانند. اسدی در لغت نامهء خود آرد: ارد، روزیست از سی روز پارسیان. بیرونی در فهرست روزهای ایرانی نام این روز را «ارد»، در سغدی «ارزخ»(2) و در خوارزمی «ارجوخی» یاد کرده است. زرتشتیان نیز این روز را «ارد» نامند. در برهان آمده: نیک است درین روز نو بریدن و پوشیدن و بد است نقل و تحویل کردن : کهن دژ بشهر نشابور کرد برآورد و پردخت از روز ارد.فردوسی. ارد روز است فرّخ و میمون با همه لهو و خرّمی مقرون ای دلارای یار گلگون رخ خیز و پیش آر بادهء گلگون تا بیاد خدایگان زمین شاد باشیم و می خوریم اکنون... مسعودسعد. رجوع به یشتها تألیف پورداود ج 2 صص 179 - 185 (ارت - اشی) و روزشماری در ایران باستان تألیف محمد معین صص 57 - 59 شود. (1) - ج 2 ص 318. (2) - ن ل: اردخ.