«لغت نامه دهخدا»
[اِ] (ع مص) شتابانیدن. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی). شتابانیدن کسی را. || رعاف آوردن. خون بینی را سبب شدن. خون از بینی بیاوردن. (تاج المصادر بیهقی). || مملو کردن: ارعاف قِربه؛ پر کردن مشک. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی).