ارقان

«لغت نامه دهخدا»

[اِ] (ع مص) خضاب کردن بحنا یا زعفران. (منتهی الارب). || ارقان طعام؛ نیک مرغن(1) کردن آن (؟). (منتهی الارب): ارقن الطعام؛ رواه بالدسم. (تاج العروس). || آلوده شدن بزعفران.
(1) - شاید منحوت از روغن.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر