«لغت نامه دهخدا»
[اِ] (ع مص) نگوسار کردن. (زوزنی). نگونسار کردن. سرنگون کردن. || واگردانیدن. (زوزنی). اِنکاس. بازگردانیدن. به سپسایگی برگردانیدن. قوله تعالی : و الله ارکسهم بماکسبوا (قرآن 4/88)؛ ای ردهم الی کفرهم. || ارکاس جاریه؛ برآمدن گرفتن پستان وی. (منتهی الارب).