«لغت نامه دهخدا»
[اُ یَ] (اِخ) (دریاچهء ...) بحیرهء ارومیه. دریاچهء اورمیه. دریاچهء شها(1). دریاچهء تلا. دریاچهء ارمیه در اوستا چَئِچَسْتَه ذکر شده و حمدالله مستوفی در نزهه القلوب چچست یاد کرده، در شاهنامهء فردوسی بتحریف خنجست(2) آمده و آن در اوستا (سیروزهء بزرگ بند 9، آتش نیایش بند 5، آبان یشت بند 49) و بندهشن و دیگر کتب پهلوی مقدس شمرده شده است و مولد زرتشت را در گزن (جزنق - شیز) در حوالی دریاچهء مزبور دانسته اند و آتشکدهء معروف گزن موسوم به آذرگشنسب، نیز بهمین مناسبت مورد توجه تام و احترام بوده است. مؤلف مرآت البلدان گوید: دریاچهء ارومیه را در قدیم تلا مینامیده اند. دریاچه بیش از چهار ذرع عمق ندارد، آبش بشدت شور و بدمزه و با عفونت نفت و قیر و چند جزیره دارد. بزرگتر از همه جزیرهء شاهی است که آب شیرین دارد. حیوانات نباتی الشکل در این دریاچه بسیار است. حوضهء دریاچهء ارمیه بمساحت 35 هزارگز مربع و حدّ شمالی حوضهء آن حوضهء رود ارس و حدّ شمال شرقی کوه سبلان و سهند و حدّ جنوب شرقی حوضهء قزل اوزن و حدّ جنوبی کوههای کردستان و صحنه و حدّ غربی کوههای سرحدّیست. پست ترین نقاط آن 1200 گز بلندتر از سطح دریا و ارتفاع متوسط حوضهء این ناحیه 2000 گز است. طول دریاچه از شمال بجنوب 130 هزارگز و عریض ترین نقاطش 50 هزارگز و عمق متوسط آن 5 یا 6 گز است ولی هیچ یک از نقاط آن عمیق تر از 15 گز نیست. در فصل تابستان سطح آب دو گز پائین میرود بقسمی که از 6000 کیلومتر مربع که سطح دریاچه است 1500 کیلومتر خشک شده و 4500 کیلومتر باقی مانده تشکیل سواحل باطلاقی با نشیب ملایمی میدهد (باستثنای ساحل غربی که کوهستانی است). دریاچهء ارمیه بزرگترین دریاچه های ایران است، آبهای سهند از مشرق و آبهای کردستان از طرف مغرب و جنوب و آبهای جبال قراداغ از سمت شمال در آن جمع میشود، جبالی که مشرف به دریاچه نیست اصلاً درخت ندارد و تغییر سطح آب دریاچه در ایام سال کاملاً محسوس است، در ماه شهریور و مهر و آبان آب دریاچه کم میشود بعد بواسطهء ذوب برف زیاده شده سطح دریاچه تغییر میکند، در موقع سرما و یخ بندان دریاچه بی حرکت است، در اوائل فروردین بواسطهء ذوب برف و فراوانی آب رودخانه ها و دریاچه ها بمنتهی وسعت خود میرسد که گاهی چهار تا پنج گز از سطح معمولی بالاتر می آید. این دریاچه در دورهء پلیسن(3) وسیعتر بوده از طرف شمال به دیلمقان، از سمت مشرق به تبریز و مراغه و از جانب جنوب تا مرحمت آباد امتداد داشته است. آب اغلب رودخانه هائی که به این دریاچه میریزد بواسطهء عبور از طبقات پرنمک و سولفات دسودی که بقایای دریای قدیمی است، شور و وزن مخصوص آب آن در موقعی که سطح آب پائین است 155/1 گرم و در موقعی که بالاست 113/1 گرم و مقدار نمک آن هنگام کمی آب در هر گز مکعب 55/1 گرم است. حجم ا��لّ آب دریاچه دوازده گز مکعب و تبخیر آب آن تا حدّی بواسطهء رودها جبران میشود ولی چون رودهائی که وارد دریاچه میگردد بر حسب بارندگی سالیانه و ذوب برف کم و زیاده میشود سطح آب متغیر و در هر فصلی بشکل معین است. آب دریاچه بی نهایت شور و مقدار املاح آن 23 در 100 و وزن مخصوص آب در ماه شهریور 175/1 است و املاح مهم آن مطابق تجزیهء آبیش(4)بقرار ذیل است: کلروردسدیم 37/86 گرم، کلروردمنیزیم 94/6 گرم، سولفات دشو 34/0 گرم، سولفات دمنیزی 08/6، کلروردکالسیم 27/0. این املاح از کلروردبرمور و یدوردسدیم و منیزیم و سولفات دفر مرکب است و نتیجهء تجزیهء مان لی(5) چنین است: نمک طعام 203/86، کلرورمنیزیم 816/6، سولفات دمنیزی 915/3، سولفات دکلسیم 151/1 سولفات دپتاسیم 741/1 جمع 826/909. اغلب رودهائی که از مشرق و شمال و شمال غربی وارد آن میشود از طبقات گچی و نمکی عبور کرده، آبهای گرم معدنی متعددوارد آنها میشود بقسمی که اغلب آنها قابل شرب نیست و هر جا آب شیرینی باشد بمصرف زراعت رسیده چیزی از آن به دریاچه وارد نمیشود (ولی چشمه های آب شیرین در خود دریاچه موجود است). بسیاری املاح مانع زندگی ماهی و حیوانات در دریاچهء ارمیه است ولی موضوع قابل توجه آنکه رودخانه های پرآب و معظم آن مانند جَغتو و تاتائو که آب آنها شیرین است دارای ماهیهای فراوان است که طول بعضی از آنها مانند سیلور(6) به یک گز میرسد (سواحل دریاچه بواسطهء باطلاقی بودن همه غیرمسکون و دسترسی به آب جز در نقاط معدودی ممکن نیست). در مشرق آن شبه جزیرهء موسوم بشاهی بطول 8 هزار و بعرض 3 هزارگز واقع است که در موقع ارتفاع آب دریاچه بشکل جزیره درآمده و از خشکی جدا میشود و در جنوب آن جزائری موسوم به اسب و خر و گوسفند و صخره های زیادی که بعضی در آب پنهان و برخی ظاهر است دیده میشود. واردات دریاچهء ارمیه از این قرار است: 1 - رود آجی یا تلخ رود - بطول 160 هزارگز از کوه های سبلان سرچشمه گرفته و شعب عدیدهء آن از قوشه داغ و بزغوش و سهند جاری شده از شمال شهر تبریز گذشته نزدیک قصبهء گوگان به دریاچه میریزد. شعبات مهم آن عبارت است از گومان رود که در قصبهء گومان به آن ملحق میشود و میدان رود که از تبریز عبور کرده بمصرف شهر میرسد. رود آجی چون از شمال شوره زارهای متعدد عبور میکند در موقع بهار و فراوانی آب مقدار مهمی از املاح مختلفه در آن حل شده آبش تلخ و ناگوار میگردد و این شوره زارها بیشتر در دامنهء شمال بزغوش واقع شده و آبهائی که از این کوه فرودآمده به آجی میرسد سبب تلخی آن میگردد. 2 - دهخوارقان - از کوه سهند سرچشمه گرفته از جنوب قصبهء دهخوارقان و گوگان و باغهای اطراف آنها گذشته وارد دریاچه میشود، طول آن قریب 40 کیلومتر است. 3 - صافی رود - از سهند سرچشمه گرفته پس از مشروب ساختن مراغه و بناب به دری��چه میریزد. 4 - مردی رود - از سهند سرچشمه گرفته از مشرق مراغه گذشته و تشکیل قوسی داده از جنوب به دریاچه میریزد. 5 - رود زرینه یا جغتو - (تقریباً بطول 240 کیلومتر) از چهل چشمهء کردستان سرچشمه گرفته شعبات متعدد به آن رسیده از جنوب به دریاچه وارد میشود. مهمترین شعبات آن عبارت است از: رود ساروق که از افشار سرچشمه میگیرد و رود سَقِّز که از سقز میگذرد و لیلان که از سهند سرچشمه میگیرد. چون کوههای کردستان غالباً پوشیده از برف است شعبات این رود پرآب و از این حیث مهمترین رودهائی است که وارد دریاچه میگردد. 6 - تاتائو - از کوههای سقز و بانه سرچشمه گرفته اغلب واردات آن از طرف مغرب است و پس از گذشتن از ساوجبلاغ مکری به دریاچه میریزد. این رود نیز پرآب و سبب حاصلخیزی نقاطی که از آنها عبور میکند گشته است. (ناحیهء بین زرینه رود و تاتائو را میاندوآب مینامند). 7 - قادررود - از کوه سرحدی گروه داغ سرچشمه گرفته ابتدا بسمت مشرق متوجه شده در حوالی قلعهء حق بشمال منحرف شده مجدداً تشکیل قوسی داده چم قادر از جنوب به آن ملحق گردیده وارد دریاچه میشود. 8 - باراندوزرود - از کوه سرحدی جمال الدین سرچشمه گرفته بطرف شمال جاری میشود و از قریهء باراندوز گذشته از ماشقان بطرف مشرق رفته شعبه ای از باغ شیرین ضمیمهء آن شده در جیران وارد دریاچه میشود. 9 - ارومیه رود - از کوه کون کبوتر (بارتفاع 3271 متر) سرچشمه گرفته از بردسیر گذشته به اسم شهری رود از شهر ارومیه گذشته در جنوب دماغهء حصار به دریاچه میریزد. 10 - نازلورود - از کوه کردستان ترکیه سرچشمه گرفته در شمال رباط قطعه ای از آن خط سرحدی را تشکیل داده وارد ایران شده و پس از تشکیل دادن دلتائی بدو شعبه وارد دریاچه میشود. 11 - زولورود - از کردستان ترکیه در خارج ایران سرچشمه گرفته و از قلعهء حاجی وارد ایران میشود، پس از ملحق شدن جویبارهای متعدد به آن بطرف شمال سیر کرده از جنوب دیلمقان گذشته در شمال کنگرلو به دریاچه میریزد. کوه های سرحدی محل تقسیم آبهای حوضهء دریاچهء ارومیه و وان و شعبات دجله است و تمام آبهائی که از این کوه ها در داخل ایران جاری است به دریاچهء ارومیه وارد میشود و چون نشیب کوه های سرحدی بطرف ایران میباشد دامنهء شرقی آنها کم آب تر و رودها کوچک و کوتاه است در صورتیکه رودهای غربی همه پرآب و طویل و سرچشمهء رودهای بزرگ مانند دجله و غیره میباشد. کشتی رانی دریاچهء ارومیه (دریاچهء شاهی): کشتی رانی این دریاچه وسیلهء ارتباط حمل و نقل و اتصال آبادترین نقاط آذربایجان است، صرف نظر از منافع نظامی و سیاسی از لحاظ تجارتی و ثروت داخلی و خارجی بی نهایت مهم میباشد زیرا محصول آبادترین نقاط آذربایجان (ارومیه، مراغه، ساوجبلاغ، سلماس و کردستان) بوسیلهء دریاچه به شرفخانه و از آنجا با راه آهن تبریز به داخلهء ایران و جلفا حمل میگردد و همچنین احتیاجات این نقاط از خارجه و تبریز بوسیلهء دریاچه رفع میشود و بعلاوه بواسطهء اتصال با راه رواندوز - موصل - طرابوزان اهمیت بین المللی را هم داراست. سابقاً امتیاز کشتی رانی دریاچه بموجب فرمانی بشاهزاده امامقلی میرزا واگذار شده بود ولی صاحب امتیاز مزبور برای دائر کردن کشتی رانی مرتبی نتوانست اقدام اساسی کند تا در سنهء 1320 ه . ش. با یک تن از اتباع روسی شرکت کرده دو کشتی موتوری و دو کشتی چوبی بارکش بدون موتور که در کنار دریاچه ساخته شده بود به آب انداختند و تا سنهء 1303 ادارهء کشتی رانی بدست «بوداغیانس» بود، در سنهء مزبور بموجب قانون مصوب مجلس، کلیهء دارائی بوداغیانس را دولت بمبلغ 320 هزار تومان خریداری کرد و کشتی های دریاچه را تحویل گرفته ادارهء کشتی رانی در تحت اختیار وزارت فوائد عامه درآمد. اکنون کشتی رانی دریاچهء شاهی بعهدهء ادارهء راه آهن تبریز و جلفاست. این سرویس کلیهً دارای هفت جهاز موتوردار با قوهء 20 الی 160 اسب است و فقط چهار فروند از جهازات برای کشیدن پانزده قایق باری (بارج) کار میکنند. رجوع به فهرست جغرافیای طبیعی و جغرافیای اقتصادی کیهان و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود. (1) - قاموس الاعلام ترکی. (2) - رجوع به فهرست ولف شود. (3) - Pliocene. (4) - Abich. (5) - J. J. Manley. .(شلبه. شلق. سلم) (6) - Silure