ازراعیل

«لغت نامه دهخدا»

[اِ] (اِخ) دشتی است فراخ در میانهء فلسطین وسطی، ممتد از بحر متوسط تا اردن و فاصل جبال کرمل و سامره از جبال جلیل. عرب آنرا بنام مرج بن عامر میخوانند. جهت غربیهء وی از عکاست و شکل منظم آن مثلثی است با زوایای حاده و بعضی سیاحان آنرا از بهترین سهل های جهان شمرده اند و بقول یکی از آنان ازراعیل باعتبار حوادث دینیه و سیاسیه بر همهء نواحی مشابه رجحان دارد. طول جهت شرقیه در حدود 15 میل و طول جهت شمالیه قریب 12 میل و جهت جنوبیه 18 میل است و در جانب غربی آن راهی است باریک که بسهل عکا کشد و در این ناحیت غالباً گندم زراعت شود و در فصل بهار مانند دریائی سبز و مواج بنظر آید و نیز در آنجا بسیاری از گیاهان بری بعمل آید و حدود جنوبیهء آن موقع شهر مجدو است که سهل معروفی بدان منسوبست و نهر قدیم قیشون از آن گذرد و لشکریان یابین پادشاه کنعان بدانجا هلاک شدند، نهر مزبور این نواحی را سیراب کند و سپس ببحر متوسط ریزد و قبائل کنعان با رایات فتح و فیروزی بیکی از فروع سهل مزبور داخل شدند و مدیانیون و عمالقه و بنوالمشرق همچون مور و ملخ در آنجا منتشر شدند و اراضی ناحیت را خراب کردند و فلسطینیان مدتی دراز بر آنجا مستولی بودند و سوری در بیت شان بساختند و بارها آرامیان یعنی سریانیان با عساکر خود بدانجا میتاختند و بالجمله ازراعیل میدان کارزار امم مختلفه بود و تا ازمنهء اخیره حال بهمین منوال بود و آنگاه بواسطهء سلطهء حکومت از هرج ومرج آن بکاست و مردم بکار خود پرداختند و امن (جز در جهات دور) در این ناحیت برقرار شد. اماکن بسیار که دارای اهمیت تاریخی هستند در اطراف سهل ازراعیل دیده میشود: در جهت شرقیهء آن، عین دور و نایین و شونم حول حضیض موره و بیت شان در وسط وادی ازراعیل و در جهت جنوبیه، عین تمنیم و تعنک و مجدو و در جهت غربیه موضعی است که ایلیاء ذبیحهء خود را تقدیم کرد و قرب دامنهء کوه مذکور نهر قیشون روانست و در جهت شمالیهء سهل، ناصره و تابور، و سهل مذکور نزد سوریین متأخر به سهل بن عامر معروف است. شاید منسوب بعبدالله بن عامربن کریزبن ربیعه بن حبیب بن عبدشمس خال عثمان بن عفان باشد. (ضمیمهء معجم البلدان).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر