ازورد

«لغت نامه دهخدا»

[اَ وَ] (اِ)(1) نام خندقوقی در زبان برابرهء افریقا. (ابن البیطار). دوائیست که آنرا بفارسی انده قوقو گویند و بعربی حندقوقی خوانند، اگر آب آنرا بگیرند و با روغن بجوشانند و بر طفلی که دیر بحرکت آید بمالند زود به حرکت آید و جمیع بادها را نافع است. (برهان). بلغت بربری جندقوقا است. (تحفهء حکیم مؤمن). طریفلن.
(1) - Lotus ou meliot.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر