ازهی

«لغت نامه دهخدا»

[اَ ها] (ع ن تف) نعت تفضیلی از زهو. نازنده تر. متکبرتر. خودپسندتر.
- امثال: ازهی من ثعلب.
ازهی من ثور.
ازهی من دیک.
ازهی من ذباب.
ازهی من طاوس.
ازهی من غراب؛ لانه اذا مشی لایزال یختال و ینظر الی نفسه و قال:
الجّ لجاجاً من الخنفساء
و ازهی اذا ما مشی من غراب.
ازهی من وعل؛ قیل هو الشاء الجبلی و زعموا ان اسمه مشتق من الوعله و هی الیقعه المنیفه من الجبل. (مجمع الامثال میدانی).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر