آبسوار

«لغت نامه دهخدا»

[سَ] (اِ مرکب) حباب، و جمع آن آبسواران است :
آب که آن خیمه ز باران کند
دائرهء آبسواران(1) کند.امیرخسرو.
و آن را گنبد آب و کوپله و آبله و به عربی فقاعه و نفاخه نیز گویند.
(1) - با این که فرهنگها آبسوار و آبسواران را معنی حباب داده اند لیکن اگر شاهد منحصر باین شعر دهلوی باشد محل تأمل است، چه آبسواران در این بیت معنی چابک سواران میدهد.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر