«لغت نامه دهخدا»
[اَ] (ع مص) دوا کردن: اسا الجرح؛ دوا کرد زخم را. (منتهی الارب). || اصلاح کردن: اسا بین القوم؛ اصلاح کرد میان قوم. (منتهی الارب). || اندوهگین شدن بر و به: اسا علیه و له.