«لغت نامه دهخدا»
[هَ کِ رَ / رِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) نوره. واجبی. حنازرد : گفتند این را [ موهای بلقیس سبا را ] به آهک نوره حیلت کنیم... آنگاه سلیمان آهک نوره به بلقیس فرستاد. (ترجمهء طبری بلعمی).