«لغت نامه دهخدا»
[اَ ءَ] (ع ن تف) نعت تفضیلی از سؤال. خواهنده تر. بسیارسؤال تر. - امثال: اسألُ من فَلْحَس؛ و او مردی از بنی شیبان بود، سهم و حصه ای از غنایم جنگی که در آن نبود خواستی و چون دادندی حصهء زن خویش نیز طلبیدی و چون بستدی شتر خویش را نیز سهم خواستی. رجوع به مجمع الامثال میدانی شود. اسألُ من قرثع؛ مردی از بنی اوس بن ثعلبه و او بروزگار معاویه بود و اعشی از بنی ثعلب گوید: اذاما القرثع الاوسی وافی عطاءالناس اوسعهم سؤالا. (مجمع الامثال میدانی).