اسبال

«لغت نامه دهخدا»

[اِ] (ع مص) جاری کردن. (غیاث). - اسبال دمع؛ پیاپی ریختن اشک. پیاپی آمدن اشک. (منتهی الارب).
- اسبال سما؛ باریدن آسمان. باریدن باران. (منتهی الارب).
- اسبال مطر؛ پیاپی آمدن باران. (منتهی الارب). باران باریدن. (زوزنی).
|| اسبال زرع؛ برآمدن خوشهء کشت. (منتهی الارب). خوشهء کشت بیرون آمدن. (تاج المصادر بیهقی). صاحب خوشه شدن کشت. (منتهی الارب). || اسبال طریق؛ بسیار آینده و رونده شدن راه. (منتهی الارب). || بسیار کردن سخن بر کسی. (زوزنی): اسبل علیه. (منتهی الارب). || فروهشتن. فروگذاشتن ازار و مانند آن به تکبر. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی). فروگذاشتن جامه. (غیاث). فروگذاشتن ازار و آنچه بدان ماند. (زوزنی). || فروگذاشتن پرده و جز آن. فروریختن. || سست کردن بند ازار. (منتهی الارب).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر