«لغت نامه دهخدا»
[اَ گُ] (اِ مرکب) اسب گدار. اسکدار. اسکوتاری(1). رجوع به اسکدار شود. (1) - کلمهء اسکوتاری، گمان میکنم نامی است که ایرانیان به اینجا داده اند چنانکه نام بُسفر، یعنی گاوگدار را یونانیان به محل نزدیک آن گفته اند.