اسبندان

«لغت نامه دهخدا»

[اَ بَ] (اِخ) (بحیرهء مرغزار...) «بحیرهء مرغزار شیدان» بولایت فارس. حمدالله مستوفی گوید: در بهار بوقت آب خیز بحیره شود و بهنگام گرما خشک شود. دورش فرسنگی بود. (نزهه القلوب ج 3 ص 241).(1)
(1) - و صور دیگر این نام، مسهدان، سدان، سندان، سیدان، سعدان است.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر