«لغت نامه دهخدا»
[اِ تِ] (ع مص) خیمه افراختن. خِبا افراختن. خیمه زدن. (زوزنی). خِباء زدن. (تاج المصادر بیهقی). || در خِبا درآمدن. (منتهی الارب). در خِباء شدن. (تاج المصادر بیهقی).