استروار

«لغت نامه دهخدا»

[اَ تَرْ] (اِ مرکب) بار استر. بار قاطر : و خلفای عباسی سه استروار زر به امیرالجیوش که امیر عساکر بود فرستادند و مالهای دیگر بپذیرفتند. (نامهء حسن صباح در جواب نامهء ملکشاه).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر