«لغت نامه دهخدا»
[اِ تِ] (ع مص) باشگونه تافته شدن ریسمان. (منتهی الارب). باشگونه تافته شدن رسن. || بلند شدن. (منتهی الارب). || باشگونه تافتن ریسمان را. (منتهی الارب). باشگونه تافتن رسن را. || بلند کردن. (منتهی الارب). || الاستشزار؛ الرفع و الارتفاع جمیعاً و منه غدائر مستشزرات فمن روی بفتح الراء جعله من المتعدی و من روی بالکسر جعله من اللازم و الباب یدل علی انفعال فی الشی ء علی الطریقه المستقیمه. (تاج المصادر بیهقی): غدائره مستشزرات الی العلی. امرؤالقیس.