«لغت نامه دهخدا»
[اِ تِ] (ع مص) دشوار شدن کار بر کسی. (منتهی الارب). صعب شدن و صعب آمدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). سختی. دشواری. صعوبت. دشخوار شدن. سخت شدن. || سرکشی و نفوری کردن ستور. || دشوار یافتن چیزی را. (منتهی الارب). || دشوار شمردن.