«لغت نامه دهخدا»
[اِ تِ] (ع مص) سوگند خوردن خواستن. (منتهی الارب). سوگند خواستن. (زوزنی). یقال: استقسمه و به. (منتهی الارب). || بخش کردن خواستن. (زوزنی). بخش کردن خواستن از تیرهای قمار. (منتهی الارب). قسمت کردن خواستن از تیرها. (تاج المصادر بیهقی). || بهره و نصیب خود خواستن. (منتهی الارب). || تفأل و تطیر به تیرهای بی پر در جاهلیت.