استون

«لغت نامه دهخدا»

[اُ] (اِ) بالار. ستون. (برهان). عماد. ساریه. (منتهی الارب). مخفف آن اُسْتُن. (جهانگیری). رجوع به استن شود. و معرب آن اسطوانه است :
چارعنصر چاراستون قویست
که بر ایشان سقف دنیا مستویست.مولوی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر