استیساد

«لغت نامه دهخدا»

[اِ] (ع مص) شیر شدن. (زوزنی). مانند شیر شدن. شیری نمودن. || دلیر شدن. (تاج المصادر بیهقی). دلیری کردن بر. جرأت کردن. || بجای رسیدن نبات. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). دراز شدن و روئیدن و بکمال رسیدن گیاه.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر