«لغت نامه دهخدا»
[یِ نَ / نِ زَ / زِ / زُ] آینه زدای. صیقل. (زمخشری). صاقل. روشنگر. پرداخت کنندهء آینه. آینه افروز. صقّال. آنکه آینه روشن کند.