«لغت نامه دهخدا»
[اِ رَ / رِ] (اِ) گیاهی است خاردار. || بلغت اهل بیت المقدس تودری. قدّومه. مادردخت. قصیصه. اروسمن. اوسیمون(1). اسحاره. و رجوع به اسحار شود. (1) - Erusimon.