اسداء

«لغت نامه دهخدا»

[اِ] (ع مص) احسان کردن. (تاج المصادر بیهقی). احسان. (زوزنی). نیکوئی کردن. (منتهی الارب). || فروگذاشتن. (تاج المصادر بیهقی). بخود گذاشتن، چنانکه شتر را. (از منتهی الارب). || فرت بافتن. (تاج المصادر بیهقی). زود دربافتن. || بافتن، چنانکه جامه را. تار بافتن. || اصلاح کردن بین دو کس. اصلاح میان دو تن. || سست و فروهشته شدن غلاف غورهء خرما. (منتهی الارب). || نرم شدن دنبالهء غورهء خرما.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر