«لغت نامه دهخدا»
[اَ دَ] (ع اِ) هر دو دوش. ازدران. اصدران. (مهذب الاسماء). دو منکب. (بحرالجواهر). || دو رگ است در دو چشم و دو کرانهء دو گوش و گردن. (منتهی الارب). || جاء یضرب باسدریه؛ فارغ آمد از هر چیز و تهی دست و بی نیل مقصود بازگردید. (منتهی الارب).