«لغت نامه دهخدا»
[اِ لو فَ] (معرب، اِ)(مصحف اسقولوفندریون(2)) نباتی است صخری و در جائی که آفتاب نتابد روید بدون شکوفه و بی ساق و اطراف برگهای آن کنگره دار است و در اکتوبر یعنی امشیر آنرا بگیرند. در دوّم حارّ و در سوم یابس است. مفتح و مدرّ است و در ازالهء طحال و یرقان با سکنجبین تا چهل روز مجرب است و مضر قلب و ریه و مصلح آن عسل و قدر شربت وی تا پنج مثقال است و گویند بدل آن مرجان محرق است. (تذکرهء ضریر انطاکی ج1 ص 46 ، 47). رجوع به اسقولوفندریون شود. (1) - در نسخهء چاپی ضریر انطاکی بغلط اسفولوقندریون آمده. (2) - Scolopendre.