«لغت نامه دهخدا»
[اَ دَلْ لاه] (ع جملهء فعلیهء نفرینی)خدا براندازد. خدا نیست کناد : اشکمش گفتی جواب بی طنین که اباد الله کیدالکافرین.مولوی. - اباده الله؛ نیست کناد خدای او را.