یغلوی

«لغت نامه دهخدا»

[یَ لَ] (اِ) یغلو. یغلا. یغلاوی. تاوه ای که در آن روغن و چیزهای دیگر بریان کنند. (ناظم الاطباء) (از برهان) :
بغرا بیا که دنبهء پرواری و بره
در یغلوی درآمد و میل گداز کرد.
بسحاق اطعمه.
|| کاسه مانند مسی که در سربازخانه ها سهمیهء غذای سربازها را بدان ریزند و به آنان دهند. و رجوع به یغلاوی و یقلاوی شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر