یاری رس

«لغت نامه دهخدا»

[رَ] (نف مرکب) یاری رسنده. رسنده به طریق یاری در جمیع ازمنه و احوال. (آنندراج). به یاری رسنده. به کمک آینده. یاری دهنده :
بزرگا بزرگی دها بی کسم
تویی یاوری بخش و یاری رسم.
نظامی (از آنندراج).
تویی یاری رس فریاد هرکس
به فریاد من فریادخوان رس.نظامی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر