«لغت نامه دهخدا»
[یَ کَ / کِ] (نف مرکب)کسی که صندوق یخدان را بر استر بار کرده برد و آن کهترین نوکران است و نیز چون نوکری کهنه می شود و از کار وا می ماند گویند یخدان کش شده است و این از اهل زبان به تحقیق پیوسته. (آنندراج) : سفره برداشتن از شیخ چه آسان باشد بهتر آن است که یخدان کش رندان باشد. میرنجات (از آنندراج). و رجوع به یخدان شود.