«لغت نامه دهخدا»
[یَ / یِ طَ رَ] (ص نسبی)یک جهتی. یک سمتی. یک سویی. از یک جانب. || فیصله. حل و فصل. - یک طرفی شدن کار؛ به نحوی پایان یافتن و یک رویه شدن. - یک طرفی کردن کار؛ به نحوی پایان دادن به کاری. یک رویه کردن. (یادداشت مؤلف).