«لغت نامه دهخدا»
[یَ / یِ] (حامص مرکب)یک لا بودن. یک لایه داشتن. || (ص نسبی) آنچه یک لا داشته باشد. مقابل دولایی. || نازک. بی دوام. کم دوام. || لاغر. نزار : تن یک لایی من، بازوی تو، سیلی عشق تو مگر رستم دستان زده ای به به به! عارف قزوینی.