آبکشی

«لغت نامه دهخدا»

[کَ / کِ] (حامص مرکب) شغل و عمل آبکش : دو ترکمان از خیل او بیامدند و مدتها بر آن قلعه آبکشی کردند. (راحه الصدور راوندی).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر