«لغت نامه دهخدا»
[دَ / دِ] (حامص مرکب)عقب ماندگی. (ناظم الاطباء). || گرفتاری :برف و باران و صاعقه پدید آمد، پیش اصفهبد فرستاد که ما را بازماندگی است و لشکر مرا علف نیست، جواب داد که من حکم آسمانی بازنتوانم داشت، اما بفرمایم تا تعرض نرسانند تا حشم تو ایمن به علوفه شوند. (تاریخ طبرستان). || حبس شدگی. گرفتاری. (ناظم الاطباء).