«لغت نامه دهخدا»
[نُ / نِ / نَ هُ تَ] (مص مرکب)پنهان کردن. نهفتن. پنهان داشتن. کتمان کردن : به خورشیدرویان سپهدار گفت مر این خواب را باز باید نهفت.فردوسی.