«لغت نامه دهخدا»
[مَ / مِ] (اِخ) تاریخ نامه که کتاب تاریخ پارسیان باشد. (ناظم الاطباء). نام کتابی است از تاریخ فارسیان. (برهان قاطع).(1) رجوع به عناوین باستان و نامهء باستان شود. || تاریخ. - گفتهء باستان؛ تاریخ و داستان پیشینیان : بکردار خوابیست این داستان که یاد آید از گفتهء باستان.فردوسی. بدو گفت بهرام کاین داستان شنیدستم از گفتهء باستان.فردوسی. (1) - فردوسی در شاهنامه بارها از کتابی بنام های: نامهء باستان، نامهء خسروی ، نامهء خسروان، نامهء پهلوی، نامهء شهریار، نامهء داستان و نامهء شاهوار یاد میکند و مراد از آن مأخذ اصلی شاهنامهء فردوسی یعنی شاهنامهء منثوری است که به امر ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی و به مباشرت ابو منصور معمری (یا مسعودبن منصوری معمری)، تألیف شد و نسخه ای از آن به دست فردوسی افتاد. «مزدیسنا 385 - 386» (حاشیهء برهان قاطع چ دکتر معین).