«لغت نامه دهخدا»
[سَ / سِ] (ص مرکب)(1) درخور. متناسب. لایق. سزاوار : معشوق جهانی و ندانی یک عاشق باسزای درخور.ناصرخسرو. (1) - ازبا، پیشاوندی که صفت میسازد چون: با ادب. با هنر و... و سزا، صفت مشبهه از سزیدن...