باغ سبز نمودن

«لغت نامه دهخدا»

[غِ سَ نُ / نِ / نَ دَ](مص مرکب) کنایه از وعده های دروغ کردن. فریب دادن. (آنندراج). بوعده های دروغ فریب دادن. (غیاث اللغات). مأخذش باغ عملی است که بازیگران در آن واحد از پس پرده درخت را در غیر موسم سبز برمی آرند و در حقیقت اصلی ندارد. (آنندراج). وعدهء دروغ. (مجموعهء مترادفات) :
عنبرین خطی به دام وعدهء خامم کشید
باغ سبزی هر طرف بنمود و در دامم کشید.
محسن تأثیر (از آنندراج).
- درِ باغ سبز نشان دادن (در تداول امروز)؛ به ظاهری فریبا کسی را فریب دادن.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر