«لغت نامه دهخدا»
(اِ) سر به آب فرو بردن. غوطه زدن. (شمس اللغات). چیزی را به آب فرو بردن. سر به آب فرو بردن و غوطه خوردن. (برهان) (هفت قلزم) (آنندراج) (انجمن آرای ناصری). امّا ظاهراً باغوش مصحف ناغوش است. رجوع به کلمهء ناغوش شود. || چیزی به آب فرورفته و غوطه خورده. (ناظم الاطباء). رجوع به ناغوش شود.