«لغت نامه دهخدا»
[قِ] (اِخ) از شعرای یزد. نام و تخلصش باقر(1). در عهد شاه عباس بفرمانداری یزد منصوب شد ولی حاکم بدسلوکی بود مگر در اواخر ایام که تغییر حال داد و در سلک ادباء درآمد. او راست: بر آن سرم که کشم دست از سر دنیا اگر بجا نهدم سر، ستمگر دنیا شگفت آنکه دنی زادگان دنیایند تمام زادهء دهر و برادر دنیا بجان دوست نخواهم بهشت اگر باشد قصور و کوشک و کاخش برابر دنیا. (از تاریخ یزد آیتی ص278). (1) - کذا. شاید تخلص او باقری و نامش باقر است.