باقلانی

«لغت نامه دهخدا»

[قِ] (اِخ) ابوبکر الطیب(1). استاد علمای زمان خود بود معاصر قادر خلیفه و سلطان محمود غزنوی. از رسول (ص) مرویست که در دین اسلام بهر صد سال عالمی خیزد که وجود او سبب رواج کار دین و اسلام باشد و اهل جهان را استاد و راهنما باشد و علمای حدیث در سدهء اول عمر عبدالعزیز مروانی و در سدهء دوم امام شافعی مطلبی و در سدهء سوم ابوالعباس احمدبن شریح و در سدهء چهارم ابوبکر طیب باقلانی... بوده اند. (از تاریخ گزیده چ عکسی ص804 و 808). و صاحب روضات الجنات آرد: قاضی ابوبکر محمد بن طیب بن محمد باقلانی اشعری بصری، متکلم مشهور، بروایت ابن خلکان امام مذهب شیخ ابوالحسن رئیس اشاعره بود، در بغداد سکونت داشت و تصانیف فراوان در علم کلام دارد و ریاست در این مذهب به او پایان یافت، بین او و ابوسعید هارونی مناظراتی رفته است و قاضی در آن سخن بسیار گفته، قاضی مذکور روز یکشنبه هفت روز مانده از ذی قعدهء سال 403 ه . ق. وفات یافت و فرزندش حسن بر او نماز گزارد و ابتدا در خانه اش به دروازهء مجوس سپرده و سپس در مقبرهء باب حرب دفن شد. (از روضات الجنات چ تهران ص716). زرکلی در الاعلام آرد: محمد بن طیب بن محمد شرقی فاسی مالکی در مدینه سکونت داشت(2). محدث لغوی بود، از کتب او «مسلسلات» در حدیث و فیض نشرالانشراح حاشیه بر کتاب اقتراح سیوطی در نحو و حاشیه بر قاموس و شرح نظم فصیح ثعلب و شرح کفایه المتحفظ و شرح کافیهء ابن مالک و شرح شواهد الکشاف و حاشیه بر مطول و رحله است. او در فارس متولد شد و در مدینه درگذشت. (از اعلام زرکلی ج 3 ص909). و سیوطی می نویسد: از جمله کسانی که در روزگار او [ القادر بالله خلیفهء عباسی ] وفات یافتند، قاضی ابوبکر باقلانی بود. (از تاریخ الخلفای سیوطی ص275). عالم مشهور قاضی ابوبکر محمد باقلانی متوفی سنهء 403 ه . ق. مذهب اشعری داشت و در تأیید و ترویج این طایفه کوشش بسیار کرد. (غزالی نامه ص60). پس از ابوالحسن اشعری شاگردانش مانند ابن مجاهد و دیگران طریقهء او را دنبال کردند و این طریقه را قاضی ابوبکر باقلانی از آنان گرفت و آنرا تهذیب کرد. پس از او امام الحرمین ابوالمعالی پدید آمد و کتاب شامل را املاء کرد. (از ترجمهء مقدمهء ابن خلدون ص955). و نیز رجوع به فهرست اعلام همان کتاب شود. ابن خلکان گوید:
قاضی ابوبکر محمد بن طیب بن محمد بن جعفر ابن القاسم معروف به باقلانی از متکلمین مشهور بود،... قاضی مذکور در شنبه هفت روز مانده از ذی قعدهء سنه 403 در بغداد درگذشت و در یکشنبه بخاک سپرده شد. در مرگ او گفته اند:
انظر الی جبل تمشی الرجال به
وانظر الی القبر مایحوی من الصلف
وانظر الی صارم الاسلام مغتمداً
وانظر الی دره الاسلام فی الصدف.
فرزندش حسن بر او نماز گزارد و در خانه اش در درب المجوس دفن و سپس به باب حرب انتقال داده شد. (از وفیات الاعیان ج 3 ص400). از کتب او اعجاز القرآن و هامش الاتقان فی علوم القرآن سیوطی است. تولد او بسال 338 ه . ق. بود. (از معجم البلدان). او از اکابر متکلمین عهد عضدالدولهء دیلمی بود... کتاب اعجاز القرآن و الانتصار و کشف اسرار الباطنیه و ملل و نحل و هدایه المسترشدین از تألیفات اوست. در شصت و پنجسالگی در بغداد وفات یافته(3)، گاهی او را ابن الباقلانی نیز گویند. از مجالس المؤمنین نقل است که از جمله اهل ضلال که در دست شیخ مفید عاجز و مبهوت بودند قاضی ابوبکر باقلانی است که روزی در مناظرهء شیخ مغلوب شد و مانند مرغ رمیده از شاخی بشاخی می پرید... چون شیخ راه پرواز او را بست. باقلانی خواست حرفی بگوید، گفت أَ لک فی کل قدر مغرفه؛ یعنی آیا ترا در هر دیگی کفگیری هست؟ شیخ در جواب گفت نعم ماتمثلت بادوات ابیک؛ یعنی خوب کردی که دیگ و کفگیر که از ادوات باقلاپزی پدر تست تمثیل نمودی... پدر قاضی ابوبکر باقلافروش بوده است. (از ریحانه الادب ج 1 ص137). و رجوع به ابن باقلانی شود.
(1) - در تاریخ گزیده «الطیب» آمده است.
(2) - در معجم المطبوعات محل سکونت او بغداد نوشته شده است.
(3) - زرکلی در مدینه گوید.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر