بدساختگی

«لغت نامه دهخدا»

[بَ تَ / تِ] (حامص مرکب) بدرفتاری: محتشم خدمتکاران او این مرد (بوسهل زوزنی) بود اما بر مردمان بدساختگی کردی و درشت و ناخوش و صفرایی عظیم داشت. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص25).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر