«لغت نامه دهخدا»
[بَ تَ زَ دَ] (مص مرکب)امتحان کردن. || قدر چیزی دریافتن. (آنندراج) : تا که سنجد بر متاع حسن او صد سال و ماه آسمان خورشید و مه را برترازومیزند. مخلص کاشی (آنندراج).