«لغت نامه دهخدا»
[بَ] (ص مرکب) (از: بر + جای) ثابت. پایدار. برقرار. برمکان و برمحل. (ناظم الاطباء) : پادشاهان ما را آنانکه گذشته اند ایزدشان بیامرزاد و آنچه برجایند باقی داراد. (تاریخ بیهقی). رجوع به برجا شود.