«لغت نامه دهخدا»
[بَ رُ بِ دَ / دُو] (ص مرکب) دزد و عیار که چیزی را از پیش کسی به چستی بردارد و راه خود گیرد، گویند فلانی طرفه بردار و بدوی است. (آنندراج). وردار و دررو : به سنگین باری کوه آورد تاب که بردار و بدو باشند اعراب. محمدقلی سلیم [ در صفت اسب ].